هیچ حس خوبی نداشتم درست مثل روزهایی که تولدم نزدیکه
ساعاتی قبل از تحویل سال سرما خوردم :(
لحظه تحویل سال همه رو دعا کردم همه ی ایران رو .
هوا هنوزم سرمای زمستونو کش داده
روزی که بلاخره هوا خوب بود و زدیم ب دشت و از چشمه ها و روزخونه ها لذت بردیم :)
اما امان از دست بارش هایی که امان نداد
مردم همیشه غمگین ایران باز هم داغدار . نمیدونم چی بگم معذرت از دوستایی که در شرایط بد بودن و من نمیدونستم که اونام گیر افتادن عذر منو ببخشید که شهرتونو نمیدونستم بهرحالامیدوارم کاملا سالم باشید
روزها ب خاطر بارون و هشدار ها تو خونه حبس بودیم همه
من این روزا رو با خواب فروان و فیلم و کتاب گذروندم
+++ راستی اخرین کتاب سال ٩٧ م جنگجوی عشق یود ی کتاب جذاب که پیوسته هی خوندم و خوندم، خودشناسی و تلاش یک زن برای پیدا کردن خودش و اهمیت دادن ب خودش قبل از هر کسی.تلاشش برای خوب شدن
کتاب جدیدی رو قصد داشتم شروع کنم اما فکر کردم کتابهای درسیمو بهتره که بخونم انباشته نشن(شدن) که هنوز موفق نشدم جز ب پاک نویس کردن امار:/
دقایقی قبل سرچ زدم: روانشناس موفق شدن
شدیدا میخوام تو این راه موفق بشم خیلی موفق
اما همش دور خودم میچرخم-__-
درباره این سایت